بسم رب الشهدا و الصدیقین

در لحظه لحظه های عمرم ،‏ هر روز و هر ساعت در زیر نگاه توام و

 هر لحظه امتحانم می کنی و من هر بار که از امتحان تو بیرون می آیم تازه متوجه عنایت تو در لحظه لحظه امتحانت می شوم خدای من قلبم را دوباره به من بازگرداندی و دلم را ...
تو خود خوب می دانی که من ، عبد حقیر تو ، عبد ضعیف تو ،‏عبد ذلیل و مسکین و مستکین توام و جز تو پناهی ندارم
خدای من
پروردگار من
صاحب اصلی قلب و روح و جان من
خودم و قلب و جان و دلم را
و این نفس سرکش و عاصیم را به تو می سپارم

که لا یمکن الفرار من حکومتک
مرا از درگاه خود مران که اگر تو مرا پناه ندهی ، آتش پناهگاه ابدیم خواهد شد

خدای من به تو پناه می برم از شر نفسم ، از شر شیطان رجیم

خدای من

از تو می خواهم که راضیم گردانی به رضایت خودت و تسلیم به قضائت

که چه شیرین است بندگی تو

الهی و ربی من لی غیرک

یاحق

نوشته شده توسط سرباز گمنام در سه شنبه 87/3/14 و ساعت 12:0 صبح
نظرات دیگران()